اخیراً غزلی با عنوان «مهتاب» از امام موسی صدر در برخی از رسانهها منتشر شد که در سال ۱۳۴۴ سروده، به پروین خلیلی (همسرش) تقدیم کرده بود. متن کامل این غزل چنین است:
پردهای از پرند سیم اندود ماه بر دوش شام گسترده
روشن و دلکش و خیالانگیز وز نسیم شبانه افسرده
و اندر اعماق آشیانه خویش سر خود مرغ حق فرو برده
یاد بیداری و تلاش و سخن از خیال زمانه بسپرده
نیمی از شام هجر بگذشته صحبت غم به جانم آورده
خواب بگریخته زدیده من دامن از اشک چشم پر کرده
لیک با رنج جانگداز فراق روح باز از غمش نیازرده
یاد مهر حیاتبخش «مه»م زنده میدارد این تن مرده
لاله حاوی او چراغ شب است نور بر شام هجر بسپرده
یا رب از جور دهر برهانش تا که برهاند این سرا پرده