به اعتقاد من در این بررسی کیفیت عملکرد نظام در برپایی یازدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری (در سال ۱۳۹۲) حتماً مورد توجه ویژه‌ی تاریخ‌پژوهش‌هان قرار خواهد گرفت. چگونگی برگزاری این انتخابات (فارغ از نتیجه‌ی آن) و تأثیری که در جهت‌گیری‌های آینده‌ی جمهوری اسلامی خواهد داشت، ارزش تاریخی فراوانی دارد.

بزرگ‌ترین رد صلاحیت تاریخ جمهوری اسلامی در این انتخابات شکل گرفته است. آیت الله هاشمی رفسنجانی به تعبیر رهبری «از اصلی‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات»(۱)، «رکن رکین انقلاب»(۲)، شخصیتی که «امام خمینی در طول حیاتشان بیش‌ترین اعتماد را به او داشته‌»(۳) و «درد دل‏های امام را بیشتر از دیگران شنیده»(۴)، است. او پس از ارتحال امام خمینی نیز «در حساس‌ترین مقاطع در خدمت انقلاب و نظام بوده»(۵) و در حالی که با حکم آیت الله خامنه‌ای (رهبر معظم انقلاب) مسئولیت مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشت، در اوج مقبولیت خود از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.

بی‌شک هیچ پژوهش‌گر تاریخی که از ژرف‌اندیشی لازم برخوردار باشد، باور نخواهد کرد که توجیهاتی چون سن و توانایی جسمانی هاشمی علت رد صلاحیت وی باشد. (هرچه شخصیت افرادی که این این ادعا را مطرح می‌کنند بزرگ‌تر باشد بی‌اعتمادی‌یی که نسبت به صداقت آنها ایجاد می‌شود نیز بیشتر خواهد بود.) نویسنده خود با افراد متعددی از مخالفان هاشمی برخورد کرده که چنین توجیهی برای رد صلاحیت او را غیرواقعی و تنها برای اقناع افراد ساده‌اندیش ارزیابی کرده‌اند.

همچنین افراد بسیاری هستند که شاید روش مدیریتی هاشمی را نپسندند اما در دلسوزی او برای اسلام و جمهوری اسلامی شکی نداشته و رد صلاحیت وی را کار اشتباهی می‌دانند. اگر تا پیش از این؛ تنها یک جریان سیاسی و بدنه‌ی اجتماعی هوادار آن به روش بررسی صلاحیت‌های شورای نگهبان معترض بود اما پس از رد صلاحیت هاشمی تأثیر اجتماعی اقدام شورای نگهبان نه تنها از یک جریان خاص سیاسی و هواداران آن فراتر رفته بلکه به ادعاهای معترضان به ردصلاحیت‌های گذشته نیز وجاهت داده است.

به نگاه تاریخی خود به این اقدام بازگردیم. رد صلاحیت هاشمی دارای دو سطح از تأثیر (کوتاه مدت و بلندمدت) بر جامعه‌ی ایران خواهد بود.

برخی از پرسش‌هایی که ممکن است در آینده درباره‌ی تأثیرات بلندمدت ردصلاحیت هاشمی بر سیر حرکت جمهوری اسلامی از سوی پژوهش‌گران تاریخ و جامعه‌شناسی مطرح شود (و پاسخ آن‌ها را می‌بایست به نتایج پژوهش‌های بی‌طرفانه‌ی آنان واگذار کرد) عبارت است از:

۱. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر روند بررسی صلاحیت‌ نامزدها در سایر انتخابات‌ پس از آن داشت؟

۲. آیا رد صلاحیت هاشمی زمینه‌ی رد صلاحیت راحت‌تر منتقدان در دوره‌های بعد را فراهم‌ نکرد؟

۳. آیا رد صلاحیت هاشمی قبح رد صلاحیت در نظام جمهوری اسلامی را نشکست؟

۴. آیا پس از هاشمی شخصیت‌های بزرگ دیگری نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند؟

۵. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر نشاط سیاسی در جمهوری اسلامی گذاشت؟ (در اینجا منظور از نشاط سیاسی میزان مشارکت عمومی در انتخابات اخیر نیست)

۶. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر فضای آزاداندیشی در جمهوری اسلامی گذاشت؟

۷. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر رابطه‌ی مردم و حکومت گذارد؟

۸. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر باور مردم به قداست و صداقت مسئولان و نهادهای مربوطه گذارد؟

۹. پس از رد صلاحیت هاشمی چه ویژگی‌های اخلاقی در فعالان سیاسی رشد کرد؟

۱۰. پس از رد صلاحیت هاشمی چه ویژگی‌های رفتاری در فعالان سیاسی افول کرد؟

۱۱. آیا دیگر امکان ظهور شخصیت‌هایی از روحانیت با ویژگی‌های هاشمی فراهم خواهد آمد؟

۱۲. و...

پژوهش‌گران در آینده در مسیر یافتن پاسخ پرسش‌های فوق ناخوداگاه به سمت پرسش‌هایی کشیده خواهند شد که پاسخ آنها را تنها در رفتار امروز نخبگان ما می‌یابند. این دقیقاً همان چیزی است که از آن به تاریخ‌ساز بودن رفتار امروز ما تعبیر می‌شود. از جمله‌ی این پرسش‌ها به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

۱. چه کسانی صلاحیت هاشمی را رد کردند؟

۲. اعضای شورای نگهبان در آن مقطع دارای چه سوابق و گرایش‌هایی بودند؟

۳. شورای نگهبان در تصمیم خود متأثر از چه عواملی بود؟

۴. شورای نگهبان در آن دوره چه افرادی را تأیید و چه افرادی را رد کرد؟

۵. آیا ملاک واحدی از سوی این شورا اعمال شد؟

۶. آیا افرادی از خارج شورا برای تأثیرگذاری مثبت یا منفی بر تصمیم آنها تلاش کردند؟

۷. چه دلایل مشخصی برای رد صلاحیت هاشمی اعلام شد؟

۸. رد صلاحیت وی واقعاً مستند به چه اموری بود؟

۹. کاندیداتوری مشایی چه تأثیری بر رد صلاحیت هاشمی داشت؟

۱۰. اقبال گسترده مردم به هاشمی بیش از هر کس برای چه جریانی مضر بود؟

۱۱. آیا رد صلاحیت هاشمی یکی از اهداف کاندیداتوری مشایی نبود؟

۱۲. واقعاً تیم احمدی‌نژاد چند درصد امکان تأیید صلاحیت مشایی را می‌داد؟

۱۳. چرا با رد صلاحیت هاشمی واکنش قابل توجهی از سوی احمدی‌نژاد در اعتراض به رد صلاحیت مشایی دیده نشد؟ آیا این به معنای دست‌یابی به بخش مهمی از اهداف نامزدی مشایی، نبود؟

۱۴. آیا هیچ یک از نامزدهای حاضر در صحنه‌ی رقابت هیچ‌گونه قرابتی با دولت نداشتند؟

۱۵. چه کسانی با رد صلاحیت هاشمی مخالفت کردند؟

۱۶. مخالفان رد صلاحیت هاشمی چه اقداماتی برای اصلاح این تصمیم انجام دادند؟

۱۷. چه کسانی می‌توانستند مانع از رد صلاحیت هاشمی و یا اصلاح این تصمیم شوند؟

۱۸. چرا این افراد در برابر رد صلاحیت هاشمی سکوت کردند؟

۱۹. آیا سکوت آنها سبب نارضایتی اجتماعی در بخش قابل توجهی از مردم نشد؟

۲۰. آیا این سکوت؛ جریانی خاص را هم‌زمان به دو هدف نمی‌رساند؟ (۱. عدم ورود هاشمی به انتخابات ۲. نارضایتی اجتماعی در بخش قابل توجهی از مردم)

۲۱. موضع بزرگان حوزه در برابر رد صلاحیت هاشمی چه بود؟

۲۲. چه کسانی از رد صلاحیت هاشمی حمایت کردند؟ استدلال آنها چه بود؟

۲۳. موضع هاشمی در برابر رد صلاحیت خود چه بود؟

۲۴. آیا واکنش هاشمی موجبات سوء استفاده دشمنان نظام و یا مخالفان خودش را فراهم آورد؟

علاوه بر این؛ پرسش‌هایی نیز درباره‌ی علل ورود هاشمی به رقابت‌‌های انتخاباتی و تأثیرات کوتاه مدت ناشی از حضور و ردصلاحیت وی وجود خواهد داشت. که پاسخ آنها در زمان کوتاه‌تری قابل دسترسی خواهد بود. از جمله‌ی این پرسش‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. وضعیت داخلی ایران (اعم از اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و اخلاقی) در آستانه‌ی انتخابات یازدهم در چه شرایطی قرار داشت؟

۲. جایگاه بین‌المللی و تعاملات خارجی ایران در چه وضعیتی بود؟

۳. آیا در میان افرادی که برای نامزدی در این انتخابات اعلام آمادگی می‌کردند، شخصیتی که هم بتواند مشکلات داخلی و خارجی کشور را سامان دهد و هم از اقبال عمومی برخوردار باشد؛ وجود داشت؟

۴. آیا دکتر حسن روحانی به عنوان نزدیک‌ترین گزینه‌ی مورد نظر هاشمی می‌توانست مورد اجماع تمام کسانی که نسبت به هاشمی نظر مثبتی داشتند؛ قرار بگیرد؟

۵. هاشمی چه دلایلی را برای ورود خود به رقابت‌های انتخاباتی اعلام کرد؟

۶. رد صلاحیت هاشمی چه تأثیری بر مشارکت مردمی در انتخابات یازدهم داشت؟

۷. پس از رد صلاحیت هاشمی چه کسی و چگونه به ریاست جمهوری برگزیده شد؟

۸. اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و اخلاقی ایران در دوران رییس جمهور جدید به چه شکلی مدیریت شد؟

۹. جایگاه بین‌المللی ایران و تعاملات خارجی آن در چه سطحی قرار گرفت؟

هدف از طرح مجموعه‌ی این پرسش‌ها توصیه‌ی برادرانه به دقت در رفتارهایی است که از این پس هر یک از ما (بخصوص مجموعه‌ی نخبگان) خواهیم داشت. رفتارهایی که در شکل‌گیری تاریخ جمهوری اسلامی تأثیر غیرقابل انکاری ذارد.


پی‌نوشت:

۱. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خطبه‌های نمازجمعه‌ی تهران، ۲۹ خرداد ۸۸

۲. همان، حکم تنفیذ اولین دوره از ریاست جمهوری آیت‌الله هاشمی، ۱۲ مرداد ۷۲

۳. همان، دیدار جمع کثیری از علما، روحانیون، مسئولان و اقشار مختلف مردم خراسان، ۱۱ مهر ۱۳۶۹

۴. همان

۵. همان، خطبه‌های نمازجمعه‌ی تهران، ۲۹ خرداد ۸۸

 

باز نشر در الف ، پایگاه سلمان فارسی، انتخاب