متن زیر بخشی از باب سوم کتاب «الحقایق فی محاسن الاخلاق» با عنوان «فی ذم حب المال» اثر ملامحسن فیض کاشانی است که توسط اینجانب ترجمه و تلخیص شده است.

***

اموال از بزرگترین فتنه‌ها و غالب‌ترین ناراحتی‌های دنیا هستند.

فتنه بودن مال از آن جهت است که بی‌نیازی از آن حاصل نمی‌شود.

لذا دو حالت وجود دارد:

1. اگر به مال رسیدی: سلامتی از فتنه ی آن نیست چرا که احتمال طغیان و در نتیجه خسران هست.

2. اگر به مال نرسیدی: سبب فقر می‌شود که احتمال کفر در آن می‌رود.

و بالجمله مال از دو حال خارج نیست

1. دارای فوائد است که به آن منجیات می‌گویند.

2. دارای آفات است که به آن مهلکات می‌گویند.

تمیز خیر و شر مال از سختی‌هایی است که فقط از افراد صاحب بصیرت در دین (علماء راسخین) برمی‌آید.

 

افراد نسبت به مال از دو حال خارج نیستند:

 

1. فاقد مال: دو حالت دارد

1. قناعت

2. حرص (افراط در رغبت)

حالات حریص

1-2-1. طمع داشتن به آنچه در دست مردم است.

2-2-1. آماده کردن خود برای حرفه ها و صنعت‌ها با یأس از خلق

2. واجد مال: دو حالت دارد

1. امساک

2. انفاق: دو حالت دارد

1-2-2. تبذیر

2-2-2. اقتصاد

تقسیم بندی مال از نظر ابزار بودن

1. وسیله رسیدن به مقاصد صحیح

(توضیح: صدقه، حج، انفاق و اموری از این قبیل بدون وجود مال ممکن نیست)

در این حالت مال محمود است. قرآن نیز از مال با لفظ «خیر» تعبیر کرده است.

2. وسیله رسیدن به مقاصد فاسد

در این حالت مال مانع سعادت ابدی و سد راه عمل و عمل خواهد بود.

چنین مالی مذموم است.

چون طبع انسان مایل به پیروی از شهوات است لذا خطر و فتنه‌ی مال بزرگ است. به همین دلیل انبیا از شر مال استعاذه می‌کردند.

 

فوائد مال

1. فوائد دنیوی: شناخت این فوائد بین اصناف مختلف مشترک است. (درک مشترکی از فوائد دنیوی مال وجود دارد)

2. فوائد دینی:

1-2. انفاق بر خود

1-1-2. در عبادات

2-1-2. استعانه علی عبادة

2-2. آنچه برای مردم مصرف می‌شود. شامل موارد زیر می‌شود:

1-2-2. صدقه

2-2-2. مروّة (بدون اشتراط فقر و فاقه در مصرف که شامل صرف مال برای اغنیا و اشراف در ضیافت و هدیه و اعانه دادن می‌شود)

فایده مروّة : 1. کسب دوست و برادر 2. کسب صفت سخاوت

3-2-2. وقایة العرض (بذل مال برای دفع هجو شعرا و ثلب سفها و قطع کردن زبان آنها و دفع شرشان

اشکال: آیا این فایده دینی است؟

پاسخ: در صورت منجز بودن فایده حظی که حاصل می‌شود دینی است. زیرا رسول خدا (ص) فرمودند: «آنچه انسان به واسطه‌ی آن آبرویش را نگه می‌دارد آن چیز صدقه‌ای برای اوست.» و معلوم است که صدقه یک حظ دینی است.

4-2-2. اجرت استخدام (اعمال بسیاری است که انجام آنها به شخصه باعث ضایع شدن وقت و بازماندن از آخرت و فکر و ذکر می‌شود لذا می‌توان با استخدام افرادی و پرداخت اجرت به آنها از وقت بهتر استفاده کرد)

3-2. آنچه برای انسان معینی مصرف نمی‌شود اما از آن خیر عام حاصل می‌شود. (مثال: بناء مسجد، قنات، دارالشفاء) این امور بعد از مرگ هم جاری است و سبب برکت و دعای صالحین تا زمان‌های متمادی می‌شود.

تذکر: موارد مذکور غیر از حظ‌های فوری است که از مال حاصل می‌شود.

مصادیقی از حظ‌های فوری: رهایی از حقارت فقر، وصول به عزت و مجد، مجد بین خلق، کثرت برادران، یاران و دوستان، وقار و کرامت در قلوب

 

آفات مال

1. آفات دینی

1-1. تجری به معاصی

گاهی عجز بین آدمی و معصیت مانع است و اگر قدرت داشت به معصیت روی می‌آورد. مال نیز یکی از انواع قدرت است و در برخی از افراد سبب تجری به معصیت می‌شود.

2-1. کشانده شدن به تنعم در مباحات (حداقل)

در حالی که می‌تواند به ساده اکتفا کند اما تنعم برای فرد محبوب می‌شود. اگر انس به تنعم شدید شد توسل به تنعم با کسب حلال غیرممکن خواهد شد. لذا موجبات اقتحام به شبهات فراهم می‌آید که این خود سبب خوض در مرایا، مداهنه، کذب، نفاق و... می‌شود.

تذکر: اگر از این آفت هم مصون ماند، آفتی دیگر متوجه او خواهد شد که از آن مصون نخواهد بود و آن اینکه کسی که مالش زیاد است، نیازش به مردم نیز زیاد خواهد بود لذا مجبور است برای راضی نگه داشتن آنها تلاش کند. این تلاش ممکن است او را به دورویی با مردم (نفاق) یا نافرمانی خدا برای جلب رضایت مردم بکشاند.

نکته: از نیاز به مردم دوستی و دشمنی به وجود می‌آید و حسادت، کینه، ریا، کبر، کذب، غیبت، سخن‌چینی و بسیاری دیگر از گناهان قلب و زبان همه مبتنی بر همین نیاز است. این‌ها همه از شومی مال و حاجت به حفظ و اصلاح آن است.

اشتغال به اصلاح مال انسان را از ذکر خدا بازمی‌دارد. این مساله سبب خسران است.

مشغولیت‌های ذهنی ثروتمند:

محاسبه‌ی آنچه سبب خوشبختی اوست، تفکر در آنچه مانع خوشبختی اوست، خیانت دیگران، دشمنی شرکا، نزاع شرکا، دشمنی عوامل حکومتی در خراج، خیانت شریک، تکخوری شریک، تضییع مال، دزد مال، کیفیت حفظ مال، دفع طمع مردم به اموالش و...

افکار فوق مانع از عبادت و رسیدن به اسرار آن است چرا که این قبیل امور نیازمند قلبی فارغ است.

کسی که به اندازه کفاف از دنیا دارد از افکار و دغدغه‌های فوق راحت است.

2. آفات دنیوی

خوف، حزن، غمّ، همّ، سختی دفع حسود و حفظ و گسترش اموال و...

نتیجه: بهترین کار، گرفتن قوت مورد نیاز و صرف کردن باقی اموال در خیرات است چراکه بیش از آن سموم و آفات خواهد بود.

فقر محمود

قانع بودن و قطع طمع از خلق و عدم حرص بر کسب مال فقر را محمود می‌کند. این ممکن نیست مگر به قناعت به قدر کفاف و کوتاه کردن آرزوها

نجات از غائله‌ی مال به اسباب زیر حاصل می‌شود

1. مقصود مال را بشناسد که برای چه خلق شد

2. جهت دخل مال را رعایت کند

الف. حرام نباشد

ب. جهت مکروه ضربه زننده‌ی به مروت را نیز دوری کند

3. جهت خرج را مراعات کند (انفاق غیرمسرفانه)

4. اخلاص در نیت را مراعات کند (در اخذ، ترک، انفاق و امساک)