نظر شما درباره‌ی این جمله چیست؟: «شیطان وجود ندارد! شیطان را به سادگی می‌توان نبود خدا دانست! درست مثل تاریکی! شیطان کلمه‌ای است که بشر خلق کرده تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد! خدا شیطان را خلق نکرد! شیطان نتیجه‌ی آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند! مثل تاریکی که در نبود نور می‌آید.» برخی از امور عالم، وجودی و برخی دیگر عدمی هستند. نور امری وجودی است اما تاریکی امری عدمی است. یعنی در واقع چیزی به نام تاریکی در عالم موجودات، وجود ندارد و تاریکی چیزی جز عدم نور نیست. اما آیا شیطان را هم می‌توان مانند تاریکی امری عدمی دانست؟!

 

سئوال: نظر شما درباره‌ی این جمله چیست؟: «شیطان وجود ندارد! شیطان را به سادگی می‌توان نبود خدا دانست! درست مثل تاریکی! شیطان کلمه‌ای است که بشر خلق کرده تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد! خدا شیطان را خلق نکرد! شیطان نتیجه‌ی آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند! مثل تاریکی که در نبود نور می‌آید.» برخی از امور عالم، وجودی و برخی دیگر عدمی هستند. نور امری وجودی است اما تاریکی امری عدمی است. یعنی در واقع چیزی به نام تاریکی در عالم موجودات، وجود ندارد و تاریکی چیزی جز عدم نور نیست. اما آیا شیطان را هم می‌توان مانند تاریکی امری عدمی دانست؟!

جواب: پس از پذیرش وجود خداوند متعال و نبوت پیامبرانش، یکی از منابع شناخت ما نسبت به واقعیات عالم، سخنانی است که در قالب وحی از جانب خداوند متعال بر پیامبرانش نازل شده و به ما رسیده است.  قرآن مجید، کلام صادق خداوند متعال است که بر حضرت محمد(ص) آخرین پیامبرش نازل گشته و مصون از تحریف است. در آیات متعددی از قرآن مجید به مسأله‌ی شیطان پرداخته شده است. خداوند متعال در قرآن مجید؛ شیاطین را به دو دسته‌ی انسی (یعنی از جنس انسان و شامل انسانهایی که بنده‌ی شیطان شده‌اند می‌شود) و جنّی (یعنی از جنس جنّ و شامل جنّیانی که بنده‌ی شیطان شده‌اند می‌شود) تقسیم کرده (انعام: 112) افرادی که وجود شیطان را انکار می‌کنند معمولاً پیش از آن، وجود موجودی به نام جن را انکار کرده‌اند! حال آنکه خداوند بر جن بودن ابلیس و سجده نکردن او بر انسان تصریح (کهف: 50) و بر رانده شدن او از درگاه الهی تأکید کرده است (ص: 77) و به تقاضای ابلیس از خداوند مبنی بر مهلت خواستن تا روز قیامت (ص: 79) و قسم خوردن او بر گمراه کردن همه انسان‌ها به جز مخلصین (ص: 82-83) و وعده‌ی خداوند مبنی بر عذاب او و پیروانش (ص: 85) تصریح می‌کند. قرآن مجید همچنین بلافاصله بعد از داستان رانده شدن ابلیس از درگاه الهی، داستان فریب دادن حضرت آدم و حوا توسط شیطان را مطرح کرده است (بقره: 34-36) پر واضح است که قرآن مجید در این آیات از امری عدمی سخن نمی‌گوید و اساساً فعل (اموری مثل سخن گفتن شیطان با خداوند) به امر عدمی نسبت داده نمی‌شود.