📣 حضرت آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی:
آقای [علّامه] حسنزاده [آملی] مکرّر نقل میکرد و من هم از وی شنیدم، میگفت: ابتدای ورودم به قم منزلی در همسایگی حاج آقای [سیداحمد] زنجانی گرفتم. به نسخهای خطی نیاز پیدا کردم که وی داشت. به منزل ایشان رفتم و از وی خواستم نسخه را چند روزی به من امانت بدهد. ایشان بدون اینکه مرا بشناسد یا التزامی بگیرد، نسخه را به من داد. من هم زود استفاده کردم و برگرداندم. آقای حسنزاده میگفت: من با تعجّب به ایشان عرض کردم: شما نشناخته، کتاب خطی به من دادید؟! ایشان فرمود: اگر ما که هملباس هستیم به همدیگر اعتماد نداشته باشیم، از دیگران چه توقعی داریم؟ آقای حسنزاده میگفت: این حرف در من خیلی تأثیر گذاشت.
📚 (جرعهای از دریا؛ ج ۳ ص ۵۶۱)
📣 حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی (ره):
🔹خاطرههایى بسیار ناگوار از دادن کتاب به تنى چند دارم، از آن جمله این که بهغیر از تعلیقاتی که بر شرح مذکور [شرح محقّق طوسى بر حکمت اشارات] نوشتهام و اکنون در دست طبع و نشر است، تعلیقات بسیار مفصّل و مبسوط بر آن نوشتهام که در حکم یک دوره شرح بر آن بوده است؛ یکى از شاگردانم در دورۀ سومِ تدریسِ شرحِ اشارات در قم، پس از پایان آن به منزلم آمد و آن تعلیقات را از من طلب کرد و گفت: از آن یک دوره براى خودم فتوکپى مىکنم و همین امروز نسخه شما را به شما برمىگردانم، من بىدریغ اصل نسخهام را به او تقدیم کردم، تا پس از یک سال او را دیدم و نسخهام را از او طلب کردهام. گفت: مىآورم، تا باز پس از یک سال دیگر او را دیدم و نسخهام را طلب کردهام که بالأخره به ما رد نکرده است. چند اثر دیگر من نیز به همین سرنوشت مبتلا شدهاند فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ.
📚(هزار و یک کلمه، ج5، ص 269-270)
📣 حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی (ره):
🔹امروز چهارشنبه یازدهم اسفند ماه سنه 1378 ه- ش، مطابق 24 ذىقعده 1420 ه- ق است؛ در حدود سى سال پیش از این خواستیم کتابى به فارسى در صرف عربى بنویسیم، شروع به کار کردهایم تا همین مقدار که در این کلمه مرقوم شده است، نوشتهایم؛ قضا را دبیرى آموزگار مدارس که براى سؤالات ادبى با من مراوده داشت این کرّاسه را به رسم امانت براى استنساخ از ما برده است و دیگر نیاورده است؛ و بر اثر کثرت مشاغل و بعد عهد به کلّى از خاطرم محو شده است که ما را چنان انگیزهاى و چنین وجیزهاى بوده است، تا این که دبیر یادشده- که ایزد یارش باد- در تاریخ یادشده به دیدارم آمد و آن را به من برگردانید که به صورت این کلمه در آمده است، و لیکن از هدف اصلى که تصنیف کتابى در صرف بوده است بهکلّى انصراف حاصل شده است. و نیز چند اثر قلمى دیگر را و چند جلد از کتابهایم را اشخاصى به رسم امانت بردهاند و هنوز ردّ نکردهاند، لعلّ اللّه یحدث بعد ذلک امرا...
📚(هزار و یک کلمه، ج5، ص 388-389)
📣حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی (ره):
🔹حضرت استاد آیة الله حاج شیخ محمدتقى آملى به من فرمود: «نسخه اسفار محشّاى به حواشى والدم [مولى محمد آملى] و به خط خود آن جناب را کسى از من به رسم امانت برده است، نه من او را در خاطر دارم، و نه او کتاب را به ما ردّ کرده است».
📚(هزار و یک کلمه، ج2، ص 45)